Monday, January 30, 2017

اگر بتوان انسانی را در در دیلی (نقطه ای) از جایی ناپدید کرد ودر جایی دیگر دوباره بازسازی اش کرد، به چم اینکه او را در جای نخست سراسر نابود کرده و در جای دوم ریزین به ریزین (اتم به اتم) آن را با همان ویژگی ها دوباره از نو سر هم کرد. چیزی که می اندیشم به آن دورفرستادن (تله پورت) می گویند. اکنون پرسشم این است اگر انسانی که در جای یکم می میرد، در این روند درد بکشد ولی در جای دوم این درد یادش نباشد، چه می شود ؟ آیا این کار درست است یا نه؟ این درد کشیدن نه در جایی پایسته شده و نه به جایی، چیزی و یا کسی آسیبی رسانده به جز آن نخست که او هم مرده
آیا درد کشیدن یا شادی یا سهش های (احساس های) دیگر به خودی خود چمی دارند یا این هنایش (اثر) آنها بر زندگی انسان است که به آنها چم می بخشد و اگر خود زندگی دیگر چم خود را از دست بدهد پس این سهش ها دیگر چه می شوند
Duste man pendare nik, kerdare nik, goftare nik va varzesh ra faramush nakon.

Saturday, January 7, 2017

افسردگی
 درود
مردمسالاری میوه جنگ نیست، این را سر و سامان کشورهای همسایه به خوبی نشان می دهد. دانه مردمسالاری باید در اندیشه مردمان جوانه بزند و در دستانشان ببالد تا در همبودگاه به بار نشیند
میوه این درخت بایستی سراسر (کاملا) رسیده باشد به چم اینکه بیشتر مردم مردمسالاری و ارج گزاشتن به دیدگاه یکدیگر را دریافته و بدان باور داشته باشند
کهن نگاره به ما آموخته که آخوند (موبد یا ...) دزد ایرانی بهتر از سرباز بیگانه است. این لغزش را دیگر هرگز نباید دوباره انجام دهیم
بیگانه ای که بخواهد آزادی را برای ما به ارمغان بیاورد با تفنگ به او خوشامد خواهیم گفت. یا خود به آن دانستگی (شعور) می رسیم و مردمسالاری، بالندگی و آزادی را برمی گزینیم و یا مادر زیستگاه ما را پست و نابود خواهد کرد به راستی و درستی
گرچه این را هم می دانم که بزرگترین دوست و خواهنده آخوندها آمریکاست، زیرا به چه بهانه دیگری آنها می توانند میلیاردها دلار جنگ افزار را به عرب های نادان بفروشند، شما به من بگویید. آمریکاییها در راه رسیدن به پول به هیچ روش و منش انسانی پایبند نیستند به ویژه با این سردمدار بازرگان خوی. کودتای 28 مرداد، کودتاهای آمریکای لاتین، جنگ ویتنام ، پلشتکاری های سازمان سیا و هزاران مورد دیگر را فرنودی بر گفته ام می دانم. البته این را هم بگویم که این سردمدار کنونی آمریکا مرا سرتاسرگیج کرده، یا او به همه بنچاک ها (سندها) دسترسی ندارد و نمی داند که آخوند ها چه ارزشی برای کشورش دارند که به دور می دانم اینگونه باشد یا به اسراییل خیلی نزدیک است و سودی خودویژه (شخصی) به او می رسانند وگر نه به او از ریشه نمی آید که برای پلشتکاری های آخوندها در دیگر کشورها و آرمانی انساندوستانه بخواهد با کشورمان جنگی راه بیندازد
در همین راستا باور دارم که اگر در هنایش (اثر) خیزش های مردمی فرمانروایی آخوندها و دین در ایران به سیج (خطر) بیفتد شاید آمریکا برای نگهداری این گنج، جنگ با ایران را آغاز کند زیرا جنگ با بیگانه مردم را یکپارچه کرده و مبارزه با کشوردار دینی ستمگر نابخرد را از نخستینگی (اولویت) آنها کنار خواهد گزاشت و این دژخیمان هم ناسازگاران با خود را آسانتر از میان بر خواهند داشت، ولی باز هم می گویم هتا با هستش (وجود) چنین نیرنگی جنگ با بیگانه تا پای جان برای خودمان و کشورمان بهتر است. مردمسالاری و آزادی را نباید در کوله پشتی سرباز بیگانه جست، زیرا او با کوله تهی می آید که پر کند و برود. آزادی را خود باید بدست آوریم به ارزش خون خود و فرزندانمان
به اندیشه ام (نظرم) همبودگاه جهانی و خورد و بازخوردهای میان کشورها هم نمونه ای بزرگتر از همبودگاه انسانی است با همان فردید ها. اگر در همبودگاه انسانی دروغ و نامردی مایه نابودی آن را فراهم خواهد آورد در همبود گاه جهانی هم چنین است و نمی توان کژروی کشور داران را در پوشش سود کشور و مردم، روا دانست، اگر بر این باور هستیم که در همبودگاه انسانی اگر باج دهیم یا دروغ بگوییم سرانجام هنایش آن به خودمان بر خواهد گشت و دامن خودمان را می گیرد در همبودگاه جهانی هم چنین است، این داستان بسیار مهم است (شوربختانه تا از سود مندی چیزی برای خود خودمان سخن نگوییم و آن را خودویژه (خصوصی یا شخصی) نکنیم، مردم آن نهاده را در نیافته، نپزیرفته و بکار نمی گیرند، کسی تنها و تنها برای لبخند یک کودک گامی برنمی دارد و حتما باید بهشت را هم برایش پیوست کنید)
من می اندیشم چنانچه این رویه اندرکنش میان کشورها که بر پایه پول و سود سالاری ساخته شده به همین چهره ادامه یابد، هوشمندی به چهره ی انسان که اکنون بر جهان فرمانرواست خیلی زودتر و زشت تر از آنچه که اندیشه اش را بکنیم از میان خواهد رفت و جایش را به گونه برتر خواهد داد
نمونه آشکار این پلیدی اسراییل است که خود هفتاد سال پیش پاریز نژاد پرستی بوده و اکنون نژاد کشی می کند (هفتاد سال پیش در کهن نگاره انسانی به چم دیروز است) یا خود، دانشمندان ایرانی را ترور می کنند و از سویی دیگران را به گناه تروریست بودن می کشند

Thursday, January 5, 2017

همیشه برایم جای پرسش بود که چرا ایستار (سنت) زشت و ناهنجار پاریز (قربانی) کردن زنده و پابرجا مانده است و در این هنگامه پیشرفت و سده پیوستارها (ارتباطات) و رایاتار (اینترنت) هنوز پدری می تواند در برابر فرزند خردسالش گلوی یک هستار زنده را ببرد و خونش را برای شگون به خودرواش بزند. نابخردانه تر از این نمی شود
این درست ولی ماندگاری این ایستار براستی باید آوندی (دلیلی) ریشه ای و شایان (مهم) داشته باشد و این آوند یکی از شایانترین فردیدهای (قانون های) فرماندار بر این جهان است. پاریز کردن به چهره نمادین یادآور این فردید است . فردید آشکار است : هر چیزی که در این جهان بخواهید بدست آورید باید چیز دیگری را پاریز کنید، هرچه آرمان ارزشمندتر، پاریز گران سنگتر. اگر بخواهید در دانشگاه پزیرفته شوید باید خاب شب، خوشگزرانی در مهمانی و ... را پاریز کنید، اگر ماهیچه های بزرگ و تراشیده را خواسته باشید باید خستگی و فشار وزنه های سنگین را به جان بخرید
و آزادی، این کالای گرانبها به راستی ارزشمندترین دارایی آدمیزاد را خاستار است که همانا خون او باشد
در پایان این را افزون کنم که می توان ارزشمندی پاریز کردن را در آموزشگاهها و رسانه ها به مردمان آموزش داده و یاد آوری کرد، نیازی به کشتن جانور بی گناه در خیابان به آن شیوه زشت و زننده و ددمنشانه نیست. کاشتن یک درخت بسیار زیباتر است و پرخاشگری (خشونت) را هم در همبودگاه (جامعه) نهادینه نمی کند